ایرانیان از اَعلام تصریحناشده در قرآن است که مفسران بسیاری ذیل آیات ۵۴ مائده، ۱۳۳ نساء؛ ۳۹ توبه؛ ۲ تا ۹ روم و برخی آیات دیگر از آنها یاد کرده و این آیات را بر آنان تطبیقدادهاند.[۱]
ایرانیان که در منابع اسلامی از آنها به «فُرْس»(جمعِ مکسر فارسی) تعبیر میشود به ساکنان سرزمین ایران بزرگ گفته میشود. این سرزمین شامل فلات وسیع ایران بوده است، که از شرق به رود سند (در پاکستان کنونی)، از غرب به جلگه بینالنهرین (عراق)، از شمال به دریای خزر، از شمال شرق به رود جیحون و ازجنوب به خلیج فارس محدود میشد.[۲]
ایرانیان در شأن نزول آیات قرآن
- آیات ابتدایی سوره روم پس از آن نازل شد که مشرکان از شنیدن خبر پیروزی ایرانیان بر رومیان خوشحال شدند و آنرا به فال نیک گرفتند، زیرا مجوس (زرتشتیان) دوگانهپرست بر اهل کتاب (مسیحیان) موحَد پیروز شده بودند. آنها به شماتت مسلمانان پرداختند و از این حربه برای تضعیف روحیه مسلمانان بهره جستند.[۳] در این شرایط، آیات «الم* غُلِبَتِ الرّوم * فی اَدنَی الاَرضِ وهُم مِن بَعدِ غَلَبِهِم سَیَغلِبون * فی بِضعِ سِنینَ لِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ ومِن بَعدُ ویَومَئِذ یَفرَحُ المُؤمِنون * بِنَصرِ اللّهِ یَنصُرُ مَن یَشاءُ وهُوَ العَزیزُ الرَّحیم * وَعدَ اللّهِ لا یُخلِفُ اللّهُ وَعدَهُ ولـکِنَّ اَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمون» (روم:۱ ـ ۶) نازل شد. در این آیات، خداوند از شکست ایرانیان از رومیها در آینده نزدیک خبر داده و وعده الهی را تخلفناپذیر دانسته است. مفسران «بِضعِ سِنینَ» را در روایتی از پیامبر اسلام از سه تا ۹ سال شمردهاند.[۴] «فی اَدنَیالاَرضِ» نیز در آیات یاد شده بر محلی به نام اَزْرُعات شام تطبیق شده که رومیها در آنجا از ایرانیان شکست خوردند.[۵] بنا به نقل قتاده با نزول آیات مذکور، مسلمانان گفته پروردگار را تصدیق کردند تا اینکه خبر شکست ایران در سال ششم هجرت در جریان صلح حدیبیه به مؤمنان رسید و آنها شاد شدند.[۶]
- بنا به نقل برخی مفسران، پیامبر اسلام پیروزی مسلمانان بر ایرانیان و روم را در غزوه خندق[۷] (سالپنجم هجری) یا هنگام فتح مکه[۸] (سال هشتم هجری) نوید داد. منافقان آن را بعید دانسته، گفتند: آیا مکه و مدینه برای محمّد کافی نیست که در حکومت فارس و روم طمع کرده است؟ در این باره آیه «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ المُلکِ تُؤتی المُلکَ مَن تَشاءُ وتَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشاءُ... = بگو بارالها مالک حکومتها تویی. به هرکس بخواهی حکومت میبخشی و از هر کس بخواهی حکومت را میگیری...» (آلعمران:۲۶)[۹]نازل شد. مطابق روایتی دیگر، این آیه پس از آن نازل گشت که پیامبر از خداوند خواست تا مُلک فارس و روم را برای امتش قراردهد.[۱۰]
- مفسران، کلمه «مجوس» در آیه ۱۷ سوره حجّ را معتقدان به دیانت زرتشتی میدانند که مصداق بارز آن ایرانیان بودند «اِنَّ الَّذینَ ءامَنوا والَّذینَ هادوا والصّابِـینَ والنَّصاری والمَجوسَ...». حاکمان اسلامی پس از فتح ایران به پیروی از پیامبر، مردم آن را در زمره اهل کتاب قلمداد کرده، مطابق با آنان رفتار کردند[۱۱]، چنانکه از پیامبر و علی بن ابی طالب نقل شده که مجوس، پیامبر و کتاب آسمانی داشتهاند.[۱۲]
- در آیات متعددی از قرآن، به اعراب خطاب شده است که: اگر شما دین الهی را یاری نکنید، خدا قوم دیگری را خواهد آورد که دین را به کمک آنها یاری خواهد کرد. بسیاری از تفاسیر شیعه و سنی قوم مذکور را ایرانیان دانستهاند:
- بر اساس نقل مفسران شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] هنگامی که آیه ۱۳۳ سوره نساء نازل شد که «اِن یَشَأ یُذهِبکُم اَیُّهَا النّاسُ ویَأتِ بِـاخَرینَ وکانَ اللّهُ عَلی ذلِکَ قَدیرا = ای مردم اگر او بخواهد شما را از میان میبرد و افراد دیگری را به جای شما میآورد و خدا بر این کار تواناست»، پیامبر اسلام دست بر پشت سلمان فارسی زد و گفت: آنها عجم و فارس، قوم سلمان هستند.
- در آیه «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی اللّهُ بِقَوم یُحِبُّهُم ویُحِبّونَهُ اَذِلَّة عَلَیالمُؤمِنینَ اَعِزَّة عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللّهِ ولا یَخافونَ لَومَةَ لائِم...» = ای کسانی که ایمان آوردهاید هر کسی که از شما از آیین خود باز گردد [به خدا زیانی نمیرساند و] خداوند در آینده جمعیتی را میآورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان، فروتن و در برابر کافران نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد میکنند و از ملامت سرزنش کنندگان هراسی ندارند...» (مائده:۵۴)، روی سخن با مرتدانی است که طبق پیشبینی قرآن از آیین اسلام روی بر میگردانند. خداوند در این آیه به مسلمانان عرب هشدار میدهد که اگر شما از دین باز گردید خدا به جای شما گروهی را میآورد که دارای صفاتی ممتاز بوده، دین خدا را یاری خواهند کرد. برخی مفسران اهل سنت[۱۵] و تشیع[۱۶] مقصود از آن قوم را ایرانیان دانسته و نوشتهاند: چون این آیه نازلشد، یاران پیامبر از او پرسیدند: آنها چه کسانی هستند که اگر ما باز گردیم خدا آنان را جایگزین ما میکند؟ در آن هنگام، سلمان فارسی نزد پیامبر بود. پیامبر دست خود را بر دوش او نهاد و گفت: این شخص و کسان او (هذا و ذووه) یا مردمی که این از آنان است. سپس پیامبر گفت: اگر دین در ستاره ثریا باشد، هر آینه مردانی از فارس به آن دست خواهند یافت.
- در تفسیر آیه «اِلاّ تَنفِروا یُعَذِّبکُم عَذابـًا اَلیمـًا ویَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ولا تَضُرّوهُ شیــًا واللّهُ عَلی کُلِّشَیء قَدیر = اگر (به سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی میکند و گروه دیگری غیر از شما را به جای شما قرار میدهد و هیچ زیانی به او نمیرسانید و خداوند بر هر چیزی تواناست». (توبه:۳۹) از سعیدبن جبیر نقل شده که مراد از قوم دیگر، ابنای فارس هستند.[۱۷]
- بخش پایانی آیه ۳۸ محمد «واِن تَتَوَلَّوا یَستَبدِل قَومـًا غَیرَکُم ثُمَّ لا یَکونوا اَمثالَکُم» هشداری است به عرب مسلمان که اگر قدردان نعمت پاسداری از آیین اسلام نباشند و از آن روی برگردانند خداوند این مأموریت را به گروه دیگری خواهد سپرد که در ایثار و فداکاری و نثار جان و مال در راه خدا به مراتب از آنان برترند. نقل شده که پس از نزول این آیه، برخی صحابه از پیامبر اسلام پرسیدند: مقصود از این گروهی که خداوند به آنان اشاره کرده چه کسانی هستند؟ در آن هنگام سلمان کنار پیامبر بود. او دستش را بر ران او زد و گفت: سوگند به خدایی که جانم در دست اوست او و قومش اگر ایمان به ثریا آویختهباشد آنها بدان دست خواهند یافت.[۱۸] جعفر بن محمد الصادق نیز آنان را غیر عرب و از موالی دانسته است.[۱۹] بنا به نقل برخی مفسران با نزول این آیه پیامبر خوشحال شد و گفت: «هی أحب إلیّ من الدنیا = این برای من محبوبتر است از دنیا».[۲۰]
- برخی مفسران چون میبدی، آلوسی و رشیدرضا ذیل آیه «فَاِن یَکفُر بِها هـؤُلاءِ فَقَد وکَّلنا بِها قَومـًا لَیسوا بِها بِکافِرین» (انعام:۸۹) مقصود از قومی را که در راه کفر گام برنمیدارند و در برابرحق تسلیماند ایرانیان دانستهاند[۲۱] که به زودی اسلام را پذیرفته، در پیشرفت آن، با تمام قوا کوشیدند و دانشمندان آنها در فنون مختلف اسلامی کتابهای فراوانی تألیف کردند.[۲۲] برخی ذیل این آیه روایتی از پیامبر آوردهاند که آن او قریش را بهترین عرب و فارس را بهترین عجم(غیر عرب) معرفی کرد.[۲۳]
- در صحیح مسلم روایت شده است هنگام نزول آیه «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الاُمّیّینَ رَسولاً... = او کسی است که در میان مردم بیسواد رسولی از جنس خودشان مبعوث کرد...». او آن را تلاوت کرد تا به آیه «وءاخَرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقوا بِهِم... = (و همچنین او) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشدهاند...» (جمعه:۳)، یکی از صحابه از پیامبر پرسید: مقصود از کسانی که هنوز به ما نپیوستهاند کیاناند؟ پیامر دست را بر سلمان نهاد و گفت: اگر ایمان در ثریّا باشد، هر آینه مردانی از آنها (ایرانیان) بدان دست خواهند یافت.[۲۴] مانند این روایت به طرق دیگر نیز از قیسبن سعدبن عباده و... نقل شده است.[۲۵] سیوطی این روایت را از برخی کتب حدیث، از جمله صحیح بخاری، صحیح مسلم و... از پیامبر اسلام نقل کرده است.[۲۶] قرطبی بهترین تفسیرِ «وَآخَرینَ مِنهُم» را ایرانیان میداند.[۲۷]
- بر اساس روایتی، جعفر بن محمد الصادق هنگامی که آیه «فَاِذا جاءَ وَعدُ اُولاهُما بَعَثنا عَلَیکُم عِبادًا لَنا اولی بَأس شَدید...» (اسراء/۱۷،۵) را تلاوت نمود، از او پرسیده شد: مراد از این بندگان رزمنده و پیکارجو در این آیه که با بنی اسرائیل و یهود در هنگام فسادشان میجنگند کیاناند؟ گفت: به خدا سوگند آنان اهل قم هستند.[۲۸]
نظرات شما عزیزان: